ابن احمد عادلی عاملی مشهدی غروی نجفی. از شعرا و فقها بود و در سال 1122 هجری قمری درگذشت. او را دیوان شعری است. (از معجم المؤلفین از اعیان الشیعه ج 41 ص 46 و مجلۀ عرفان، شمارۀ 38 ص 776). و رجوع به الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 664 شود
ابن احمد عادلی عاملی مشهدی غروی نجفی. از شعرا و فقها بود و در سال 1122 هجری قمری درگذشت. او را دیوان شعری است. (از معجم المؤلفین از اعیان الشیعه ج 41 ص 46 و مجلۀ عرفان، شمارۀ 38 ص 776). و رجوع به الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 664 شود
ابن عبدالله بن محمد بن هیدور تادلی. عالم فرایض و ریاضی دان و از اهل فاس بود. وی در سال 816 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- تقیید علی رفعالحجاب لابن البنا. 2- شرح علی تلخیص ابن البنا، در حساب. (از معجم المؤلفین بنقل از الاعلام زرکلی ج 5 ص 122)
ابن عبدالله بن محمد بن هیدور تادلی. عالم فرایض و ریاضی دان و از اهل فاس بود. وی در سال 816 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- تقیید علی رفعالحجاب لابن البنا. 2- شرح علی تلخیص ابن البنا، در حساب. (از معجم المؤلفین بنقل از الاعلام زرکلی ج 5 ص 122)
ابن احمد بن علی بن سلیمان فالی. مکنی به ابوالحسین. محدث و مؤدب بود ودر ذی حجۀ سال 448 هجری قمری درگذشت. او راست: کتاب الاستقامه. (از معجم المؤلفین از کشف الظنون ص 1389 و ایضاح المکنون ج 2 ص 266 و هدیه العارفین ج 1 ص 688). در اصطلاح علم حدیث، محدث به فردی گفته می شود که احادیث صحیح را از سایر روایات تمیز می دهد و آن ها را به دقت به نسل های بعدی منتقل می کند. به عبارت دیگر، محدث کسی است که روایت های پیامبر اسلام را جمع آوری کرده، بررسی و تطبیق می کند و در صورت صحت، آن ها را نشر می دهد. این کار نیازمند دقت در بررسی سند، متن، و شرایط راویان است.
ابن احمد بن علی بن سلیمان فالی. مکنی به ابوالحسین. محدث و مؤدب بود ودر ذی حجۀ سال 448 هجری قمری درگذشت. او راست: کتاب الاستقامه. (از معجم المؤلفین از کشف الظنون ص 1389 و ایضاح المکنون ج 2 ص 266 و هدیه العارفین ج 1 ص 688). در اصطلاح علم حدیث، محدث به فردی گفته می شود که احادیث صحیح را از سایر روایات تمیز می دهد و آن ها را به دقت به نسل های بعدی منتقل می کند. به عبارت دیگر، محدث کسی است که روایت های پیامبر اسلام را جمع آوری کرده، بررسی و تطبیق می کند و در صورت صحت، آن ها را نشر می دهد. این کار نیازمند دقت در بررسی سند، متن، و شرایط راویان است.
ابن نصر بن عقیل بن احمد بن علی بغدادی همام عبدی. مکنی به ابوالحسن. وی شاعر بود و به دمشق نزد الملک العادل رفت و مدتی ’امجد’ حاکم بعلبک را مدح کرد و در شعبان سال 569 هجری قمری در دمشق درگذشت. او را دیوان شعری است. (از معجم المؤلفین از البدایۀ ابن کثیر ج 13 ص 24 و ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 539 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 703 و الاعلام زرکلی ج 5 ص 181) ابن محمد بن حسن عبدی. مکنی به ابوتمام و مشهور به ابن یزداد. وی قاضی واسط بود و در سال 372 هجری قمری در همین شهر متولد شد. در حدیث مورد اعتماد و قائل به خلق قرآن نیز بود. او در سال 459 هجری قمری در واسط درگذشت. (از الاعلام زرکلی از میزان الاعتدال ج 2 ص 238) ابن حسن بن اسماعیل عبدی. مکنی به ابوالحسن. از بنی عبدالقیس است. رجوع به علی عبدری (ابن حسن بن اسماعیل بن احمد بن جعفربن...) شود
ابن نصر بن عقیل بن احمد بن علی بغدادی همام عبدی. مکنی به ابوالحسن. وی شاعر بود و به دمشق نزد الملک العادل رفت و مدتی ’امجد’ حاکم بعلبک را مدح کرد و در شعبان سال 569 هجری قمری در دمشق درگذشت. او را دیوان شعری است. (از معجم المؤلفین از البدایۀ ابن کثیر ج 13 ص 24 و ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 539 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 703 و الاعلام زرکلی ج 5 ص 181) ابن محمد بن حسن عبدی. مکنی به ابوتمام و مشهور به ابن یزداد. وی قاضی واسط بود و در سال 372 هجری قمری در همین شهر متولد شد. در حدیث مورد اعتماد و قائل به خلق قرآن نیز بود. او در سال 459 هجری قمری در واسط درگذشت. (از الاعلام زرکلی از میزان الاعتدال ج 2 ص 238) ابن حسن بن اسماعیل عبدی. مکنی به ابوالحسن. از بنی عبدالقیس است. رجوع به علی عبدری (ابن حسن بن اسماعیل بن احمد بن جعفربن...) شود
ابن هبه الله بن علی بن هبه الله بن جعفر عجلی جرباذقانی بغدادی. مشهور به ابن ماکولا و ملقب به سعدالملک و مکنی به ابونصر. رجوع به ابن ماکولا (ابونصر علی...) و به علی (ابن هبه الله بن...) شود
ابن هبه الله بن علی بن هبه الله بن جعفر عجلی جرباذقانی بغدادی. مشهور به ابن ماکولا و ملقب به سعدالملک و مکنی به ابونصر. رجوع به ابن ماکولا (ابونصر علی...) و به علی (ابن هبه الله بن...) شود
دهی است از دهستان تبادکان، بخش حومه شهرستان مشهد. واقع در 69هزارگزی شمال مشهد. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل و 17 تن سکنه. آب آن از رودخانه تأمین می شود. محصول آن غلات است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی است از دهستان تبادکان، بخش حومه شهرستان مشهد. واقع در 69هزارگزی شمال مشهد. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل و 17 تن سکنه. آب آن از رودخانه تأمین می شود. محصول آن غلات است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
ابن مسعده باهلی، مکنّی به ابوحبیب. تابعی بود. (از منتهی الارب). واژه تابعی یکی از مفاهیم کلیدی در علم رجال و تاریخ اسلامی است. تابعی کسی است که پیامبر اکرم (ص) را درک نکرده، اما با یکی از اصحاب او دیدار داشته و از ایشان تعلیم گرفته است. در منابع معتبر اسلامی، تابعین جایگاه ویژه ای دارند زیرا آنان واسطه ای مطمئن برای نقل سنت و معارف دینی به نسل های بعدی بودند. نام بسیاری از تابعین در کتب معتبر حدیث آمده است.
ابن مسعده باهلی، مکنّی به ابوحبیب. تابعی بود. (از منتهی الارب). واژه تابعی یکی از مفاهیم کلیدی در علم رجال و تاریخ اسلامی است. تابعی کسی است که پیامبر اکرم (ص) را درک نکرده، اما با یکی از اصحاب او دیدار داشته و از ایشان تعلیم گرفته است. در منابع معتبر اسلامی، تابعین جایگاه ویژه ای دارند زیرا آنان واسطه ای مطمئن برای نقل سنت و معارف دینی به نسل های بعدی بودند. نام بسیاری از تابعین در کتب معتبر حدیث آمده است.
باقانی دمشقی. ملقب به نورالدین. وی فقیه بود و نزد بهنسی تحصیل علم کرد و برای ادای فریضه به حجاز رفت. و در سال 990 هجری قمری در قید حیات بود. او راست: شرح ملتقی الابحر فی فروع الفقه الحنفی. (از کشف الظنون ص 1814) ابن عبدالله قادری شیخانی. صوفی واز اهل طرق بود و در سال 1092 هجری قمری درگذشت. او راست: أدل الخیرات فی الادعیه. (از معجم المؤلفین)
باقانی دمشقی. ملقب به نورالدین. وی فقیه بود و نزد بهنسی تحصیل علم کرد و برای ادای فریضه به حجاز رفت. و در سال 990 هجری قمری در قید حیات بود. او راست: شرح ملتقی الابحر فی فروع الفقه الحنفی. (از کشف الظنون ص 1814) ابن عبدالله قادری شیخانی. صوفی واز اهل طرق بود و در سال 1092 هجری قمری درگذشت. او راست: أدل الخیرات فی الادعیه. (از معجم المؤلفین)
ابن عبیدالله بن حرث بن رحضه بن عامر بن رواحه بن حجر بن معیص بن عامر بن لؤی قرشی عامری. ابن عبدالبرکان گوید که وی در روز فتح، اسلام آورد و در روز یمامه بقتل رسید. (از الاصابۀ ابن حجر ج 4 قسم اول) ابن مجاهدبن یوسف عامری. ملقب به اقبال الدوله. دومین و آخرین تن از امرای دانیه. رجوع به علی (ابن مجاهدبن یوسف...) شود
ابن عبیدالله بن حرث بن رحضه بن عامر بن رواحه بن حجر بن معیص بن عامر بن لؤی قرشی عامری. ابن عبدالبرکان گوید که وی در روز فتح، اسلام آورد و در روز یمامه بقتل رسید. (از الاصابۀ ابن حجر ج 4 قسم اول) ابن مجاهدبن یوسف عامری. ملقب به اقبال الدوله. دومین و آخرین تن از امرای دانیه. رجوع به علی (ابن مجاهدبن یوسف...) شود
ابن محمد بن احمد بن محمد بن عبدالله بن عباد عبادی هروی شافعی. مکنی به ابوالحسن. فقیه متوفی در سال 495 هجری قمری او راست: کتاب الرقم فی الفقه الهروی. (از معجم المؤلفین از ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 299 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 694)
ابن محمد بن احمد بن محمد بن عبدالله بن عباد عبادی هروی شافعی. مکنی به ابوالحسن. فقیه متوفی در سال 495 هجری قمری او راست: کتاب الرقم فی الفقه الهروی. (از معجم المؤلفین از ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 299 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 694)
ابن سعید بن عبدالرحمان بن محرز عبدری. مکنی به ابوالحسن. فقیه و اصولی است. وی از اهالی جزیره میورقه بود و به مشرق رفت و عمل حج را به جا آورد و سپس به بغداد رفت و در محضر خطیب بغدادی و جز وی حضور یافت. و در جمادی الاّخرۀ سال 493 هجری قمری در بغداد درگذشت. او راست:الکفایه فی مسائل الخلاف. (از معجم المؤلفین از مناقب الشافعی و طبقات اصحابه من تاریخ الذهبی ص 173 و الوافی صفدی ج 12 ص 72 و طبقات الشافعیۀ سبکی ج 3 ص 298و الصلۀ ابن بشکوال ص 415 و کشف الظنون ص 1499)
ابن سعید بن عبدالرحمان بن محرز عبدری. مکنی به ابوالحسن. فقیه و اصولی است. وی از اهالی جزیره میورقه بود و به مشرق رفت و عمل حج را به جا آورد و سپس به بغداد رفت و در محضر خطیب بغدادی و جز وی حضور یافت. و در جمادی الاَّخرۀ سال 493 هجری قمری در بغداد درگذشت. او راست:الکفایه فی مسائل الخلاف. (از معجم المؤلفین از مناقب الشافعی و طبقات اصحابه من تاریخ الذهبی ص 173 و الوافی صفدی ج 12 ص 72 و طبقات الشافعیۀ سبکی ج 3 ص 298و الصلۀ ابن بشکوال ص 415 و کشف الظنون ص 1499)
ابن عبدالله بن عیاش قیروانی مالکی عبیدلی. فقیه و متکلم قرن هشتم هجری قمری بود. در قیروان ساکن شد و در سال 748 هجری قمری درگذشت. اوراست: 1- عقیده فی التوحید. 2- کتاب فی الفقه. (از معجم المؤلفین از هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 719)
ابن عبدالله بن عیاش قیروانی مالکی عبیدلی. فقیه و متکلم قرن هشتم هجری قمری بود. در قیروان ساکن شد و در سال 748 هجری قمری درگذشت. اوراست: 1- عقیده فی التوحید. 2- کتاب فی الفقه. (از معجم المؤلفین از هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 719)
ابن محمد عسیلی مصری شافعی. ملقب به نورالدین. نام او در هدیهالعارفین به صورت ’علی بن عبدالله عسلی’ آمده است. وی ادیب و مطلع در علوم عقلی و نقلی بود و در سال 994 هجری قمری درگذشت. او راست: حاشیه بر مغنی اللبیب ابن هشام، در نحو. (از معجم المؤلفین از الکواکب السائرۀ غزی ص 157 و شذرات الذهب ابن عماد ج 8 ص 434 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 748 و کشف الظنون حاجی خلیفه ص 124)
ابن محمد عسیلی مصری شافعی. ملقب به نورالدین. نام او در هدیهالعارفین به صورت ’علی بن عبدالله عسلی’ آمده است. وی ادیب و مطلع در علوم عقلی و نقلی بود و در سال 994 هجری قمری درگذشت. او راست: حاشیه بر مغنی اللبیب ابن هشام، در نحو. (از معجم المؤلفین از الکواکب السائرۀ غزی ص 157 و شذرات الذهب ابن عماد ج 8 ص 434 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 748 و کشف الظنون حاجی خلیفه ص 124)
ابن عبدالله بن محمد بن عبدالباقی بن ابی جرادۀ عقیلی انطاکی. مکنی به ابوالحسن. وی اهل حلب بود و در باب انطاکیه سکونت داشت. مردی خردمند و صاحب فضایل و اخلاق پسندیده بود. در ادب و لغت و حساب و نجوم دستی توانا داشت و خط او نیکو بود. وی در محرم سال 461 هجری قمری در حلب متولد شد و در سال 517 هجری قمری ببغداد وارد شد. و در سال پانصد و چهل و اندی درگذشت. (از معجم الادباء چ مارگلیوث ج 5 ص 244 و چ قاهره ج 14 ص 5) ابن مسلم. هفتمین و آخرین تن از حکام بنی عقیل بود و از سال 486 تا 489 هجری قمری بر قسمتی از عراق عرب و موصل حکومت کرد و در این سال سلسلۀ آنها توسط سلاجقه منقرض گردید (از طبقات سلاطین اسلام ص 106) (از معجم الانساب زامباور ص 205)
ابن عبدالله بن محمد بن عبدالباقی بن ابی جرادۀ عقیلی انطاکی. مکنی به ابوالحسن. وی اهل حلب بود و در باب انطاکیه سکونت داشت. مردی خردمند و صاحب فضایل و اخلاق پسندیده بود. در ادب و لغت و حساب و نجوم دستی توانا داشت و خط او نیکو بود. وی در محرم سال 461 هجری قمری در حلب متولد شد و در سال 517 هجری قمری ببغداد وارد شد. و در سال پانصد و چهل و اندی درگذشت. (از معجم الادباء چ مارگلیوث ج 5 ص 244 و چ قاهره ج 14 ص 5) ابن مسلم. هفتمین و آخرین تن از حکام بنی عقیل بود و از سال 486 تا 489 هجری قمری بر قسمتی از عراق عرب و موصل حکومت کرد و در این سال سلسلۀ آنها توسط سلاجقه منقرض گردید (از طبقات سلاطین اسلام ص 106) (از معجم الانساب زامباور ص 205)
ابن ابراهیم بن عبدالرحمان عمادی. شاعر و فقیه و از بزرگان دمشق بود و مدتی سمت افتاء حنفیان را در آنجا به عهده داشت. تولدش در سال 1048 هجری قمری و وفاتش در 1117 بوده است. (از الاعلام زرکلی از سلک الدرر ج 3 ص 196)
ابن ابراهیم بن عبدالرحمان عمادی. شاعر و فقیه و از بزرگان دمشق بود و مدتی سمت افتاء حنفیان را در آنجا به عهده داشت. تولدش در سال 1048 هجری قمری و وفاتش در 1117 بوده است. (از الاعلام زرکلی از سلک الدرر ج 3 ص 196)
ابن عبدالصادق بن احمد بن عبدالصادق بن محمد بن عبدالله عیادی مالکی. مکنی به ابوالحسن. وی فقیه و متکلم و صوفی قرن دوازدهم هجری قمری بود. و در ربیع الاول سال 1138 هجری قمری در طرابلس غرب درگذشت. او راست: 1- تحفهالاخوان فی الرد علی فقراءالزمان. 2- شرح الصغری، متعلق به محمد سنوسی. 3- شرح منظومۀ عبدالواحد ابن عاش، در فقه. 4- منظومه ای در بارۀ عیوب نفس، و شرح آن. 5- هدایهالعبید الی الطریق المبتغی المجید فی نظم اصول الطریق الزروقیه، و شرح آن. (از معجم المؤلفین از تاریخ طرابلس غرب از ابن غلیون ص 187 و اعلام من طرابلس علی مصراتی ص 145)
ابن عبدالصادق بن احمد بن عبدالصادق بن محمد بن عبدالله عیادی مالکی. مکنی به ابوالحسن. وی فقیه و متکلم و صوفی قرن دوازدهم هجری قمری بود. و در ربیع الاول سال 1138 هجری قمری در طرابلس غرب درگذشت. او راست: 1- تحفهالاخوان فی الرد علی فقراءالزمان. 2- شرح الصغری، متعلق به محمد سنوسی. 3- شرح منظومۀ عبدالواحد ابن عاش، در فقه. 4- منظومه ای در بارۀ عیوب نفس، و شرح آن. 5- هدایهالعبید الی الطریق المبتغی المجید فی نظم اصول الطریق الزروقیه، و شرح آن. (از معجم المؤلفین از تاریخ طرابلس غرب از ابن غلیون ص 187 و اعلام من طرابلس علی مصراتی ص 145)
ابن عمر بن ابراهیم قرشی صوفی شاذلی. وی متصوف و از اهالی یمن بود. درسال 755 هجری قمری در قرشیهالسفلی واقع در وادی رمع از نواحی زبید متولد شد. سپس مدتی در قدس بسر برد و آنگاه به مصر رفت و به طریقۀ شاذلیه در تصوف پیوست وبه یمن بازگشت. و شهرهای ایران و حبشه را نیز سیاحت کرد و در بازگشت به موطن خویش در ’مخا’ مسکن گزید ودر آنجا خانه هایی برای خود و برای مهمانان خویش بساخت و در سال 828 هجری قمری در همان شهر درگذشت. ’باب شاذلی’ در این شهر به وی منسوب است. (از اعلام زرکلی از نزههالجلیس ج 2 ص 163 و الضوء اللامع ج 5 ص 263) ابن عمر قرشی شاذلی. مکنی به ابوالحسن. او راست: المنامات، که خوابهای مشایخ را در آن جمعآوری کرده است. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1845) ابن محمد بن محمد بن محمد بن خلف بن جبریل منوفی مصری شاذلی. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی منوفی شود ابن عبدالله بن عبدالجبار شاذلی ضریر. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به شاذلی و علی بن عبدالله بن... شود ابن محمد بن محمد بن وفا قرشی انصاری سکندری شاذلی مالکی. مشهور به ابن وفا و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی قرشی شود ابن عبدالقادر بن عبدالرحمان بن علی بن علی بن علی بن امین علوی اندلسی جزائری مالکی شاذلی. رجوع به علی اندلسی شود
ابن عمر بن ابراهیم قرشی صوفی شاذلی. وی متصوف و از اهالی یمن بود. درسال 755 هجری قمری در قرشیهالسفلی واقع در وادی رمع از نواحی زبید متولد شد. سپس مدتی در قدس بسر برد و آنگاه به مصر رفت و به طریقۀ شاذلیه در تصوف پیوست وبه یمن بازگشت. و شهرهای ایران و حبشه را نیز سیاحت کرد و در بازگشت به موطن خویش در ’مخا’ مسکن گزید ودر آنجا خانه هایی برای خود و برای مهمانان خویش بساخت و در سال 828 هجری قمری در همان شهر درگذشت. ’باب شاذلی’ در این شهر به وی منسوب است. (از اعلام زرکلی از نزههالجلیس ج 2 ص 163 و الضوء اللامع ج 5 ص 263) ابن عمر قرشی شاذلی. مکنی به ابوالحسن. او راست: المنامات، که خوابهای مشایخ را در آن جمعآوری کرده است. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1845) ابن محمد بن محمد بن محمد بن خلف بن جبریل منوفی مصری شاذلی. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی منوفی شود ابن عبدالله بن عبدالجبار شاذلی ضریر. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به شاذلی و علی بن عبدالله بن... شود ابن محمد بن محمد بن وفا قرشی انصاری سکندری شاذلی مالکی. مشهور به ابن وفا و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی قرشی شود ابن عبدالقادر بن عبدالرحمان بن علی بن علی بن علی بن امین علوی اندلسی جزائری مالکی شاذلی. رجوع به علی اندلسی شود
ابن محمد بن ابی القاسم بن ابراهیم بن علی بن محمد دادسی مغربی. وی در حدود سال 1075 ه. ق. درگذشت. او راست: 1- بدایهالطلاب فی علم وقت الیوم و الحساب، که بعداً خود آن را شرح کرد و به نام ’اتحاف ذوی الالباب فی شرح بدایهالطلاب’ نامید. 2- فتح المغیث فی شرح الیواقیت. 3- معونهالطلاب فی علم الحساب. 4- الیواقیت لطالب معرفهالمواقیت. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 76. فهرس الخدیویه ج 5 ص 330. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 168 ج 2 ص 732)
ابن محمد بن ابی القاسم بن ابراهیم بن علی بن محمد دادسی مغربی. وی در حدود سال 1075 هَ. ق. درگذشت. او راست: 1- بدایهالطلاب فی علم وقت الیوم و الحساب، که بعداً خود آن را شرح کرد و به نام ’اتحاف ذوی الالباب فی شرح بدایهالطلاب’ نامید. 2- فتح المغیث فی شرح الیواقیت. 3- معونهالطلاب فی علم الحساب. 4- الیواقیت لطالب معرفهالمواقیت. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 76. فهرس الخدیویه ج 5 ص 330. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 168 ج 2 ص 732)
ابن سعید بن محمد بن احمد بن محمد بن حسن بن محمد بن علی بن محمد بن حسین بن عبدالسلام بن عبدالمطلب حر عاملی جبعی. رجوع به علی حر شود ابن محمد بن مکی بن عیسی بن حسن بن عیسی شامی عاملی جیلی. ملقب به نجیب الدین و مشهور به ابن مکی. رجوع به علی شامی شود ابن محمد بن مکی عاملی جزینی. مکنی به ابوالقاسم و ملقب به ضیاءالدین و حسام الدین و رضی الدین. رجوع به علی جزینی شود ابن حسین بن عبدالعالی کرکی عاملی. مشهور به محقق ثانی، و محقق کرکی، و شیخ علائی، و مولی مروج. رجوع به علی کرکی شود ابن محمد بن علی بن محمد بن یونس بیاضی عاملی. ملقب به زین الدین و مکنی به ابومحمد. رجوع به علی بیاضی شود
ابن سعید بن محمد بن احمد بن محمد بن حسن بن محمد بن علی بن محمد بن حسین بن عبدالسلام بن عبدالمطلب حر عاملی جبعی. رجوع به علی حر شود ابن محمد بن مکی بن عیسی بن حسن بن عیسی شامی عاملی جیلی. ملقب به نجیب الدین و مشهور به ابن مکی. رجوع به علی شامی شود ابن محمد بن مکی عاملی جزینی. مکنی به ابوالقاسم و ملقب به ضیاءالدین و حسام الدین و رضی الدین. رجوع به علی جزینی شود ابن حسین بن عبدالعالی کرکی عاملی. مشهور به محقق ثانی، و محقق کرکی، و شیخ علائی، و مولی مروج. رجوع به علی کرکی شود ابن محمد بن علی بن محمد بن یونس بیاضی عاملی. ملقب به زین الدین و مکنی به ابومحمد. رجوع به علی بیاضی شود